حرف حساب

حرف حساب

دراین وبلاگ فقط حرف حساب گفته می شود,حرف حساب دارین بفرمایین!
حرف حساب

حرف حساب

دراین وبلاگ فقط حرف حساب گفته می شود,حرف حساب دارین بفرمایین!

داستان کوتاه طنز

«شبی رئیس جمهوری یک کشور به همراه همسرش تصمیم گرفتند که کاری غیرعادی انجام دهند و برای شام به رستورانی که زیاد هم گران قیمت نبود، بروند.

وقتی آنها به رستوران رفتند صاحب رستوران از محافظان رئیس جمهور پرسید که آیا می تواند خصوصی با همسر رئیس جمهور صحبت کند ، آنها اجازه دادند.

همسر رئیس جمهور به طور خصوصی با آن مرد صحبت کرد.

بعد از آن رئیس جمهور از همسرش پرسید که چرا او این همه مشتاق خصوصی صحبت کردن با تو بود؟ 

همسرش گفت که صاحب رستوران گفته در ایام جوانیش دیوانه وار عاشق او بوده است ... سپس رئیس جمهور گفت و اگر تو با او ازدواج می کردی اکنون صاحب این رستوران بودی. 

همسر رئیس جمهور در پاسخ گفت: اگر من با او ازدواج می‌کردم او الان رئیس جمهور بود...»

نظرات 1 + ارسال نظر
امید دوشنبه 17 شهریور 1393 ساعت 07:56 http://omidkaveh.blogsky.com/

با سلام
وبلاگ جالبی دارید
خصوصا این مطلب خیلی جالب بود
تشکر

سلام
ممنون آقاامید.
خیلی انرژی مثبت به من دادید.
خوشحالم که خوشتون اومده.

الینااحتشام

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.